خون بها

خون بهای آزادیست، خاطرات ، تصاویر و تولیدات ویژه دفاع مقدس

خون بها

خون بهای آزادیست، خاطرات ، تصاویر و تولیدات ویژه دفاع مقدس

مشخصات بلاگ
خون بها

"خون" بهای آزادیست.

مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
خاطره‏ ى شهدا را باید در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.
عظمت ما به خاطر شهادت جوانان و فرزندان این ملت است.
یاد شهدا باید همیشه در فضاى جامعه زنده باشد.
شهادت، مرگ تاجرانه است.
*** *** *** *** *** *** *** ***
افتخارات مدیر وبلاگ:
1- کسب مقام اول جشنواره وبلاگ نویسی بسیجیان استان کرمان
2- برگزیده دومین جشنواره وبلاگ های بسیجیان استان کرمان
3- کسب مقام سوم جشنواره کشوری ایثار و شهادت در بخش طراحی نرم افزار
4- برگزیده یازدهمین جشنواره دانشجویان مبتکر، مخترع و نوآور بسیجی با طراحی نرم افزار
5- کسب مقام سوم جشنواره کشوری "از حماسه تا حماسه" وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در بخش طراحی پس زمینه.

نوای خون بها
لوگوی همرزمان
تبلیغات

خوابیدن با جنازه سرباز عراقی

دوشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۱۳ ق.ظ

 نزدیکی های غروب بود که بچه ها از سنگرها بیرون آمده، به ستون از راه های تعیین شده برای عملیات به حرکت درمی‌آمدند. ساعت‌ها درحرکت بودیم، دربین راه همه با هم شوخی می‌کردند، می‌گفتند و می‌خندیدند.

 در درگیری، منطقه در دست دشمن آزاد شد و طبق دستور فرماندهان جنگ، بچه‌ها مشغول پاکسازی سنگرهای دشمن بودند و تک‌تک سنگرهای دشمن پاکسازی می‌شد.

فرمانده گردان برای اینکه بچه‌ها درمقابل پاتک‌های دشمن خسته نباشند، نیروها را به سه گروهان تقسیم‌بندی کرد .

 یک گروهان درحال استراحت و دو گروهان دیگر به صورت آماده‌باش. گروهان ما دومین گروهانی بود که باید استراحت می‌کرد. نوبت ما که شد، برای استراحت رفتیم، اما چیزی دیده نمی‌شد تا با استفاده از آن استراحت کنیم.

از داخل سنگرهای عراقی تعدادی پتو بیرون آوردیم، من هم پتویی پیدا نکردم، اما رفتم در کنار یک نفر که در حال استراحت بود دراز کشیدم تا از پتویی که بر دوشش بود استفاده کنم.

 پتوی روی دوش آن شخص را به روی دوش خودم نیز کشیدم و پشت به پشت خوابیدیم، خواب بسیار خوشی بود، چون با آن همه زحمتی که در عملیات کشیده بودیم و خستگی مسیر راه، خواب می‌چسبید.

برای نماز صبح که بیدار شدیم، با مقدار آبی که در قمقمه داشتیم، وضو گرفتم و وقتی که آمدم آن بنده خدایی را که با هم زیر یک پتو خوابیده بودیم را برای نماز بیدار کنم؛ آن فرد را هر چه تکانش دادم بیدار نشد، با خودم گفتم خسته است بگذاریم بیشتر بخوابد.

هوا کاملاً روشن شده بود و وقتی مجدداً رفتم که او را بیدار کنم که نمازش قضا نشود، یک لحظه متوجه شدم این بابایی که دیشب با هم زیر یک پتو خوابیده بودیم از نیروهای عراقی است که دیشب در همانجا در اثر ترکش نصف صورتش از بین رفته بود و کشته شده بود و من فکر می‌کردم از رزمنده‌های خودمان است که پتوی او را بر روی خودم کشیده بودم.

راوی: سهراب عسگری(فارس)

نظرات  (۲)

وبلاگ خوب و با محتوایی دارید

.

سلام و خدا قوت

این مطلب شما در سایت "حرف تو" منتشر شد


آدرس: http://harfeto.ir/?q=node/6980

با لینک سایت حرف تو وبلاگ نویسان ارزشی را حمایت کنید

در صورت تمایل هنگام به روز شدن وبلاگ خود، ما را مطلع سازید.

هدیه سایت "حرف تو" به شما افسر جنگ نرم:

امام صادق(ع) فرمود: اگر بنده در سوراخ حشره ای هم باشد، خدا روزی (مقدر شده) او را میدهد، پس در طلب روزی آرامش خود را حفظ کنید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی